دلنوشته یه خلوت

دلنوشته یه خلوت

خلوت
1 - (مصدر) تنهایی گزیدن تنها نشستن . 2 - ( اسم ) تنهایی انزوا . 3 - مجموعه ایست از مخالفات نفس و ریاضات از کاستن خوراک و خواب و روزه گرفتن و کم سخن گفتن و ترک مخالطت با مردم و مداومت ذکر خدا و نفی خواطی و محادث. سر با حق چنانکه غیر مجال نیابد . 4 - جای خالی از اغیار . 5 - شبستان خوابگاه . جمع : خلوات .


کم ارزشی ها

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

شده تو زندگیت به کسی خیلی امید داشته باشی؟

چه حسی بهت دست میده وقتی به هر دلیلی بزنه تو برجکت.

ایام فاطمیه بود

داخل محراب مسجد دانشگاه یه سکو هست که اون روز بنا به دلایلی منبر رو روی اون گذاشته بودن. حاج آقا رفت بالای منبر. منبر حاج آقا خیلی بلند شده بود. حاج آقا هم بعد از حمد و ثنای اولیه تو مقدمه سخنرانیش از منبر بلندش شرو کرد. داشت می گفت وزن آدما با هم یکی نیستن. شاید تو به نظر خودت مثه یه پراید باشی، ولی خیلی حواستو جمع کن. تویی که مثه یه پراید میمونی شاید برا یکی کامیون باشی. اگه با پراید بزنی به یه ماشین دیگه خسارت زیادی بهش وارد نمیشه ولی اگه با یه کامیون بزنی بهش اونو خورد می کنی.

اون آدمی که بهش امید بستی میشه برات یه کامیونه.

کاشکی بعضیا میفهمیدن بعضیوقتا کامیونن.

کاشکی یه کم بیشتر به دل آدما بها میدادن.


۹۳/۰۸/۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
خلوت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی