دلنوشته یه خلوت

دلنوشته یه خلوت

خلوت
1 - (مصدر) تنهایی گزیدن تنها نشستن . 2 - ( اسم ) تنهایی انزوا . 3 - مجموعه ایست از مخالفات نفس و ریاضات از کاستن خوراک و خواب و روزه گرفتن و کم سخن گفتن و ترک مخالطت با مردم و مداومت ذکر خدا و نفی خواطی و محادث. سر با حق چنانکه غیر مجال نیابد . 4 - جای خالی از اغیار . 5 - شبستان خوابگاه . جمع : خلوات .


۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۰:۳۵۲۲
آذر

این است شرح حال ما

.

.

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من

گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندانم که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!

نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی که تر کنم گلویی به یاد آشنا من

ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟ که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟

ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من

خانه هایتان آباد.خداحافظ همین حالا

۰۰:۵۴۰۶
آذر

اینجا تهرانه

همه رفتند و من مانده ام

مانند گوشتی شدم بی عمل


اینجا تهرانه

شهر دلتنگی ها

شهر بی کسی ها


اینجا تهرانه

شهر غفلت ها

شهر وابستگی ها


اینجا تهرانه

شهر غم ها



از شدت غم و اندوه به خود می پیچم

هرزگاهی سعی می کنم خودم رو به کاری مشغول کنم که فراموش کنم

ولی گویی تلاش بی فایدست

انگار همه چیز به او ختم میشود

دیگر نمی توانم اینجا بمانم


کربلا راهم ندادن

امیدوارم مشهد بتوانم


۲۱:۴۶۰۴
آذر

بعضی وقتا فک می کنم ، این که مثلا من با بعضیا دوستم و دوسشون دارم ، حالا به خصوص دوستای نزدیکتر 

برای چیه؟

چون خودمو دوس دارم ، اونا رو دوس دارم یا نه اونا رو برا خودشون دوس دارم، جدا از خودم.

این که آدم خودش این موضوع رو بفهمه یکم سخته

به رفتارایه خودم نگاه کردم ، به چیزایی که شاید انتظار داشته باشم

بعد از تفکر در این مورد ، فهمیدم که خیلی از اینا به خاطر دوس داشتن خودم

قبلا فک می کردم هرگز اینجوری نیس

ولی خب وقتی آدم انتظار یا خواسته یا آرزویی ازش داشته باشه ، ینی منیتی در میونه که خودمم هم شاید نمی فهمیدم

وقتی از احساس بی مروتی از کسی ناراحت میشم ، اون جا این قضیه رو بیشتر متوجه میشم


ازین احساس که آدم خودشو دوس داره متنفرم

ولی با این حال رفتارایی که آدما از خودشون نشون میدن ، نشون از اینه

حتی اگه خودشون یه جور دیگه فک کنن


این که ما هیچ چیز و هیچ کس رو نداریم ، منیت رو بر میداره

این که ما همه اینجا غریبیم ، منیت رو بر میداره


و این که منی در کار نیست و همه اوست ، اونجا میفهمم که هیچ ندارم


و دل هوای مظلوم عالم رو می کنه

و وقتی در شرایط و روز های زیارتیشون ، بفهمی که توفیق و لیاقت نداری

و بقضی تموم نشدنی ....