دلنوشته یه خلوت

دلنوشته یه خلوت

خلوت
1 - (مصدر) تنهایی گزیدن تنها نشستن . 2 - ( اسم ) تنهایی انزوا . 3 - مجموعه ایست از مخالفات نفس و ریاضات از کاستن خوراک و خواب و روزه گرفتن و کم سخن گفتن و ترک مخالطت با مردم و مداومت ذکر خدا و نفی خواطی و محادث. سر با حق چنانکه غیر مجال نیابد . 4 - جای خالی از اغیار . 5 - شبستان خوابگاه . جمع : خلوات .


۱۴:۰۲۲۲
آبان
گاهی اوقات فک می کنم چرا باید حرف بزنم یا چیزی بگم
کی منتظر حرف زدنه منه
به نتیجه میرسم که سکوت کنم
ولی انگار حرف زدن شده مثه یه عادت
هر چند سعی می کنی این کار رو نکنی
۱۴:۰۲۲۲
آبان

شروعی دوباره

بعد از یه سال

۰۰:۰۰۰۶
آبان

تا حالا شده ىکی رو خیلی زیاد دوست داشته باشی؟

چه حسی بهت دست میده وقتی ناراحت ببینیش؟

به نظرم یکی از بزرگترین غم های عالم روی آدم میفته به حدی که غم های خودت رو از یاد می بری. دوست داری هر کاری بکنی تا اون ناراحتیش برطرف بشه. حتی اگه به خودت منتهی بشه. کلا این قضیه میتونه یه راهی باشه که بفهمی طرف مقابلت رو چقد دوست داری.

خدایا من از ناراحتیه ولیت چقد ناراحت میشم؟

۲۳:۳۸۰۵
آبان

۱۳:۰۷۰۳
آبان

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

سیه پوشیده ایم آقا چه داغیست

بحمدالله که قلبم مست ساقیست

بساط کریه را آماده سازید

که یک روز تا محرم وقت باقیست


۱۰:۰۱۰۳
آبان

شده تو زندگیت به کسی خیلی امید داشته باشی؟

چه حسی بهت دست میده وقتی به هر دلیلی بزنه تو برجکت.

ایام فاطمیه بود

داخل محراب مسجد دانشگاه یه سکو هست که اون روز بنا به دلایلی منبر رو روی اون گذاشته بودن. حاج آقا رفت بالای منبر. منبر حاج آقا خیلی بلند شده بود. حاج آقا هم بعد از حمد و ثنای اولیه تو مقدمه سخنرانیش از منبر بلندش شرو کرد. داشت می گفت وزن آدما با هم یکی نیستن. شاید تو به نظر خودت مثه یه پراید باشی، ولی خیلی حواستو جمع کن. تویی که مثه یه پراید میمونی شاید برا یکی کامیون باشی. اگه با پراید بزنی به یه ماشین دیگه خسارت زیادی بهش وارد نمیشه ولی اگه با یه کامیون بزنی بهش اونو خورد می کنی.

اون آدمی که بهش امید بستی میشه برات یه کامیونه.

کاشکی بعضیا میفهمیدن بعضیوقتا کامیونن.

کاشکی یه کم بیشتر به دل آدما بها میدادن.


۱۷:۰۳۰۲
آبان

به روند زندگی مثه همیشه داری ادامه می دی

سعی می کنی باهاش کنار بیای ولی بعضی جاها میبینی که داری کم میاری

بعضی وقتا هم میبینی چون راهی نیس تصمیم میگیری ول کنی

که بلاخره یکی پیگیر ازت جویا میشه

اونجا یه چیزی رو بهت میفهمونه

که شاید هیچوقت حل نشه 

بعد تو چی کار می کنی؟

با این که نه میشه نادیده گرفتش

نه میشه درس

شاید بهترین تصمیم سوز و سازه

و در این لحظست که با حال درماندگی میگه

باشه


# رفیق خوب

# دلجویی

# م ا

۱۷:۱۶۲۳
شهریور

کنارت نبودم حواسم بهت بود

از عمق وجودم حواسم بهت بود

همیشه برای تو دلتنگ بودم

تو اون لحظه هایی که کمرنگ بودم

حواســـــــم بهت بود

حواســـــــم بهت بود

حواسم بهت بود که غمگین نباشی

که از غم نپاشی

حواســــم بهت بود که قلبت نلرزه

که اشکت نلغزه ، حواســــم بهت بود

حواســــم بهت بود…


چقد گریه کردم، چقد غصه خوردم

کنارت نبودم برای تو مردم

تو روزای دوری حواسم بهت بود

همیشه یه جوری حواســم بهت بود

حواســــم بهت بود

حواســــم بهت بود


۱۷:۱۱۲۲
شهریور

یه بار داشتم با خودم فکر می کردم که اگه تو این سن جوانی یه آدم خیلی پولدار باشم باهاش چی کار می کردم؟

شما هم به این سوال فکر کردید تا حالا؟

خب شرو کردم.

1- یه لبتاب 10 ملیونی

2- ماشین ( آخ که چقد خوب بود اینو تو ذهنم می گفتم)

یه لحظه وایستادم

آیا داشتن همه اینا بهتره یا داشتن رفیقی که همه جوره با تو باشه.

هواتو داشته باشه , ناراحتت نکنه , دوست داشته باشه همون قد که تو دوسش داری , از بودن باهات خسته نشه , زیاد تحویلت بگیره , با خدا باشه , ...

۱۶:۵۹۲۲
شهریور

گاهی اوقات با خودم فکر می کنم که دقیقا دلخوشیم تو این زندگی چیه؟

که بیشتر اوقات به جوابی نمیرسم. کاشکی یکی بود که منو ازین تنهایی دربیاره.