دلنوشته یه خلوت

دلنوشته یه خلوت

خلوت
1 - (مصدر) تنهایی گزیدن تنها نشستن . 2 - ( اسم ) تنهایی انزوا . 3 - مجموعه ایست از مخالفات نفس و ریاضات از کاستن خوراک و خواب و روزه گرفتن و کم سخن گفتن و ترک مخالطت با مردم و مداومت ذکر خدا و نفی خواطی و محادث. سر با حق چنانکه غیر مجال نیابد . 4 - جای خالی از اغیار . 5 - شبستان خوابگاه . جمع : خلوات .


۱۶:۵۵۲۱
شهریور

گاهی اوقات فک می کنم که چی می شد اگه همون دوسالگی که کمد رو سرم افتاد و سرم به طرز فجیعی شکست زنده نمی موندم چی میشد؟

آیا الان که زنده ام بهتره؟

وقتی به این سوال فک می کنم، می بینم که چقد دوست داشتم که این اتفاق نمیفتاد و همون موقع کار تموم میشد.

هرچی که بود الان هستم ولی ای کاش قدر این بودن رو میدونستم.

گاهی اوقات مثه یه پیرمرد نود ساله که این دنیا براش هیچ جذابیتی نداره میشم.

۱۶:۵۴۲۱
شهریور

خب دقیقا نمیدونم از کجا باید شروع کنم ولی در همین حد که این وبلاگ صرفا شرح دلنوشته های خلوت  است و هیچ چیز دیگه ای نداره. راستش نوع مطالبیم که میذارم همینجوریه ینی یه جوری میذارم که انگار برا خودم می نویسم.

 درضمن مطالبی که نوشته میشه شاید طوری نباشه که همه خوششون بیاد، با نظرات و پیشنهاد های خودتون می تونید به من کمک کنید.

با تشکر (خلوت)